×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
false

یکی از این اصول؛ اصل اسلام سیاسی اجتماعی است.که دربرارنده استکبارستیزی هم هست./ آقا نمیشود ما انقلابی باشیم و اسلاممان اسلام سکولار باشد.حالا چه اسلام سکولار روشنفکری چه اسلام سکولار سنتی/ امروزه ما در جامعه کسانی رو می بینیم، میگویندآقا ما فقط مراجعه بکنیم به روایتمان، هر روایتی که دستمان رسیده همان را بگیریم استفاده کنیم؛ اصلا عقل را کار نداشته باشیم

در ادامه متن کامل سخنرانی حجت الاسلام دکتر خسروپناه را در حسینیه ثارالله دزفول؛ شب هفتم محرم با موضوع « نهضت حسینی و جبهه سازی انقلابی » را به گزارش خبرگزاری بیداردز می‌خوانید:

 

اعوذبالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم مصطفی محمد و اله الطیبین الطاهرین المعصومین و لا سیما حجت ابن الحسن العسکری ارواحنا لتتراب مقدمه فداه.قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه: محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تروهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله ورضوانا.

موضوع بحثی که دیشب اغاز کردم وامشب به انجام میرسانم، نهضت حسینی وجبهه سازی انقلابی بود.عرض کردیم که تحقق دولت اسلامی و سپس جامعه اسلامی و درنهایت تمدن اسلامی متوقف بر جبهه سازی اسلامیست.
البته بعضی معتقدند ما تا جامعه اسلامی نداشته باشیم دولت اسلامی نخواهیم داشت، مقام معظم رهبری دیدگاه و نظرش این است که تا دولت اسلامی شکل پیدانکند جامعه اسلامی تحقق پیدانمیکند.
به هرحال دین مردم تابع دین ملوکشان است. ولی چه کنیم که دولت اسلامی شکل پیداکند؟ دولت هم عرض کردم فقط مخصوص قوه مجریه نیست. قوای مختلف از قوه مجریه و قضائیه و مقننه مجموعه دولت را تشکیل میدهند. برای اینکه دولت اسلامی تحقق پیدا بکند ما نیازمند به جبهه انقلابی هستیم و توضیحم نیز این بود؛ما در کشور فعالان فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی علمی متعددی داریم. این فعالان هم گاهی اوقات به گروههایی شکل پیدامیکنند، مثلا یک گروه علمی در دانشگاه علم و صنعت جمع میشود وبحث ماهواره را دنبال میکنند؛ به نتیجه هم میرسند، ماهواره را تولید هم میکنند ، ماهواراه را هم پرتاب میکنند در مدار ۴۵روز هم جواب میدهد، اطلاعات می دهد و اطلاعات می گیرد.
یا یک گروه مثلا فرض کنید در دانشگاه شریف یا یک گروهی در دانشگاه امیرکبیر این کار را انجام دادند یا یک گروهی مثلا در حوزه سلول های بنیادین کارهایی انجام دادند،گارهای بزرگی انجام شده.

من یادم هست دوسال پیش یک همایش بین المللی در بیروت برگزار شد که از بنده هم دعوت کرده بودند،شرکت کرده بودم.شخصیت های روشنفکر جهان عرب از کشورهای مختلف حضور داشتند.موضوع همایش هم رابطه ایران با جهان عرب بود.
اکثر سخنرانانی که از کشورهای عربی بودندو بعنوان روشنفکران جهان عرب بودند؛ موضوع صحبتشان این بودکه رابطه ایران و عرب بنفع جهان عرب است.
چون ایران که نیازی ندارد به جهان عرب، بعد مقایسه می کردند؛ مثلا یک دانشمند روشنفکر مصری بود؛گفت: شما مصر را مقایسه کنید باایران ببینیدمصر جقدر عقب افتاده است، نه دانشگاهش رشد کرده، نه حوزه هایش رشدکرده، نه در صنعت نه در علم نه در فناوری، نه درهیچ زمینه دیگری؛ تحریم هم نبودیم ما، اما ایران این همه رشد کرده، حرف جهان عرب این بود.

حرف دانشمندان و روشنفکران جهان عرب این بود که مادر رابطه ایران وجهان عرب باید بدانیم جهان عرب محتاج ایران است، نه ایران محتاج جهان عرب.
خب این همه فعالیتهایی که حتی روشنفکران جهان عرب هم اعتراف میکنند، ولی عرض کردم کنارش ماآسیب ها و تهدیدهای جدی ای هم داریم و باآن مواجهیم، این تهدیدها را چگونه میتوانیم با آنها مبارزه کنیم؟ عرض کردم تنها راهش این است که جبهه سازی داشته باشیم.
یعنی فعالان فکری ،علمی، فرهنگی اجتماعی و گروه های که نام بردم و اشاره کردم به شبکه تبدیل بشوند،شبکه هم به جبهه تبدیل بشود. شبیه اول جنگ که ما گروههای فعال نظامی داشتیم ولی بعد که جبهه شکل گرفت جبهه نظامی انقلاب اسلامی شکل گرفت توانست عملیات مثلا بستان را یاعملیات فتح المبین رایا بیت المقدس و امثال و ذلک رابه خوبی وبا موفقیت انجام بدهند.
آیه ای هم که تلاوت کردم یکی از اصول جبهه سازی انقلاب اسلامی رابیان میکند. میفرماید: پیغمبرخداو کسانی که همراه پیامبرند و و تابع پیغمبرند و پیرو پیغمبرهستند این ویژگی رادارند که نسبت به کفار؛ اشداأ علی الکفارند. نسبت به دوستان و نسبت به همراهان و کسانی که در درون جبهه ی انقلاب هستند؛ رحماء بینهم.
این یک اصل خیلی مهمی است که می فرماید باید به آن توجه بکنیم،براساس این آیه ای که تلاوت کردم من بحثی می خواهم امشب در این فرصت کوتاه برای شماعزاداران حسینی عرض بکنم اشاره به چند اصل مهم دراین جبهه سازی انقلاب اسلامیست، که این اصول را هم میخواهم مستند کنم به نهضت حسینی، از نهضت حسینی این اصول رااستفاده کردم و در جبهه سازی انقلاب اسلامی از آن بهره میبرم.

یکی از این اصول؛ اصل اسلام سیاسی اجتماعی است.که دربرارنده استکبارستیزی هم هست.ما کی میتوانیم روحیه استکبارستیزی داشته باشیم؟وقتی که اسلاممان اسلام سیاسی اجتماعی باشد. حالا اگر ما یک اسلام عبادب رابپذیریم اما از اسلام سیاسی اجتماعی فاصله بگیریم،خوب معلوم میشود دیگران برماحکومت خواهندکرد.

و روحیه استکبارستیزی راپیدانخواهیم کرد، به تعبیری به جای اسلام سیاسی اجتماعی اسلام سکولار رابپذیریم.
اسلام سکولار را دوگروه درجامعه ماترویج میکنند، یک گروه روشنفکران سکولارند، که حالا به اصطلاح ممکن است بیشتر دانشگاهی باشند که بگویند اسلام ،اسلام سیاسی نیست؛ اسلام سکولار، دین از سیاست جداست. اسلام کاری به سیاست و کاری به مسائل اجتماعی ندارد.
گروه دوم سنتی ها هستند که ممکن است بیشتر در حوزه ها پیدایشان بشود. که گاهی اوقات از اسلام دم هم میزنند ولی اسلام سکولار، اصلا با حکومت و سیاست و اینها ارتباطی برقرار نمیکنند. گاهی اوقات هم ممکن است مخالفت از خودشان نشان بدهند.

یکی از اصول جبهه سازی انقلاب اسلامی عبارت از این است که ما اصل اسلام سیاسی اجتماعی رابپذیریم.اسلامی که امربه معروف ونهی ازنکردارد.اسلامی که جهاددارد.اسلامی که مبارزه دارد.و طبیعتا چنین اسلامی استکبارستیزاست.استبداد ستیز است. اسلام عبدالله ابن عمر اسلام ستیزنبود. اسلام عبدالله ابن زبیر استکبارستیز نبود؛ چرا اینهااستکبار و استعمار و استبدادستیز نیستند؟ چون اسلامشان اسلام سیاسی اجتماعی نیست.

ولی اسلام حسین ابن علی یک اسلام سیاسی اجتماعی است.لذا استکبار ستیز است. لذا فرمود در دومین سخنرانی روزعاشورا؛ حالا اینهایی که میگویند امام حسین درروز عاشورامثلا با عمرسعد گفتگوداشته!! بله باهم گفتگو به معنای عام کلمه داشتند، اما نه گفتگویی که بنشینند خُب حالا یک کاری بکنیم نه سیخ بسوزد و نه کباب. نخیر.
حضرت در دومین سخنرانی روز عااشورا فرمود: “الا و ان الدعی و ابن الدعی کدرکض بین اثتنین بین الصلت و الذله ” بعد فرمود “و هیهات من الذله” امام حسین فرمود: این آدم پلید این آدم پست پسر پست این آدم من را بین دوتا چیز قرارداده است. یا اینکه کشته شوم یا اینکه ذلت را بپذیرم. “حضرت فرمود هیهات من الذله”

این همان روحیه استکبار ستیزی و استبدادستیزی است که امام حسین (ع ) داشت. باز فرمود در روز عاشوا : “یاب الله ذلک لنا ورسوله واامومنون و هجور قابت وهجور طهرت وعنوف حمیه ونفوس ابیه من عن تعثرطاعت اللعام علی مسارع الکرام” حضرت فرمود خداوند سبحان پیامبر و مومنین ما را منع کرده دامن های پاک دامن های طاهر دل های غیرتمند عنوف حمیه و نفوس ابیه. جان های بزرگ ما را منع کرده، برنمی تابند که فرمانروایی ظالم را بپذیریم و فرمانروایی آنها را ترجیح بدهیم بر مرگ. مرگ شرافتمندانه امکان ندارد.

این روحیه جهاد این روحیه مبارزه این روحیه ای که ما در نسل سوم انقلاب هم داریم بهتر از نسل دوم انقلاب میبینیم و بهتر از نسل اول انقلاب؛ از شهید حججی ها و شهید سید محمدصدیقی این افغانی مومنی که در همان موقعیت شهید حججی او هم دستگیر و اسیر شدو زنده زنده سراو راهم بریدند و تسلیم دشمن نشد. این روحیه روحیه ای است مال همان اسلام سیاسی جتماعی.
اما اگر ما اسلام سکولار رابپذیریم چه اسلام سکولار روشنفکری چه اسلام سکولار سنتی هردو بدانیدشهید حججی از آن بیرون نمی آید.شهید صدیقی از آن بیرون نمی آید. ذلت پذیری بیرون می آید. آدمهایی بیرون می آید که تسلیم یزید های زمان بشوند. آدمهایی بیرون می آیند که می گویند ما بایدگردنمان راکج کنیم دربرابر آمریکا هرچه گفت تسلیمش بشویم،این اوج ذلت است.
امریکا به کدام کشور و به کدام جامعه رحم کرد که حالا بخواهد به ایران توجهی داشته باشد،اینها فرزندان ناخلف انگلیس اند که در جنگ جهانی دوم بر ایران چه بلایی که نازل نکردند. هولوکاست راباید در ایران ببینیم. ۹ میلیون نفر از فقر و گرسنگی و قحطی وبیماری تلف شدند. این دولت انگلیس این بلا را سر ایران آورد. امریکا همین است که ده سال در عراق ، دوبرابر کشته هایی که دردوران هشت سال جنگ داشتند عراقی ها ، مبتلا و گرفتار شدند. روحیه استکبارستیزی را از اسلام سیاسی اجتماعی بدست می آوریم.

اسلامی که حسین ابن علی به ما یاد داده این اصل اول. آقا نمیشود ما انقلابی باشیم و اسلاممان اسلام سکولار باشد.حالا چه اسلام سکولار روشنفکری چه اسلام سکولار سنتی. ما در سنتی ها هم داریم. چهار تا حدیث امام زمان و ظهور حضرت را میخوانند؛میگویند آقا ما کار به سیاست نداریم. به بهانه ای که مثلا میخواهند با امام زمان بیعت بکنند از سیاست فاصله میگیرند، در انتخابات شرکت نمیکنند. کار سیاسی نمیکنند این خطاست این همان اسلام سکولاریست که دقیقا دشمنان ما هم آن را می خواهند. این اصل اول.اسلام سیاسی اجتماعی.

اصل دومی که درجبهه سازی انقلاب اسلامی به آن احتیاج داریم عقلانیت است.اصل منطق ، استدلال ،تجربه و از عقلانیت بهره بردن.باز بعضی ها خیال میکنند چون انقلابی هستیم پس می شود کارهای غیرعقلی انجام بدهیم. همین که شور داشته باشیم کافیست. ولو کنار شورشعور نباشد.
به عاقبت کار نیاندیشیم ویک کار فقط حماسه ای انجام بدیم؛ این غلط است.

ما از حسین (ع) عقلانیت را هم آموخته ایم، اینکه به اصطلاح بعضی از انقلابیون خودسرانه بروند به یک سفارتی مثل سفارت عربستان حمله کنند، دقیقا در مقطعی که شهید نمر را شهید کردند و دوستان ما چقدر تلاش کردند در عرصه رسانه های بین المللی، این قاتلان شهید نمر در دنیا محکوم شود و محکوم هم شد.
بعد یک عده خود سر رفتند با رفتار غیر عقلانی، رفتند سفارت عربستان را درب و داغون کردند، تمام رسانه ها اصلا شهید نمر را فراموش کردند و زوم کردند روی سفارت عربستان.
ممکن اسن آن افراد انقلابی باشند اما انقلابی که عقلانیت را کنار گذاشتند.
این حرف ها را باید اینجا زد باید گفت، انقلابی گری در کنار پذیرش اسلام سیاسی، اجتماعی باید از عقلانیت استفاده کند.
چون ما از حسین بن علی (ع) این را یاد گرفتیم؛ امام حسین (ع) می فرمایند: “طول التجارب زیاده فی العقل” تجربه های فراوان عقل را زیاد می کند، ما از تجربه های تاریخ باید استفاده کنیم.
شما در این مقطع نباید کاری بکنی که شهید نمر در دنیا و رسانه ها فراموش بشود، باید مظلومیت او را در تاریخ با بلندگوی رسانه به گوش شنوا برسانید نه کاری کنید که این صدا تعطیل بشود ؛ تجربه داره این رو به ما میگوید.

فرمود”: لا یَکمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ ” حضرت اباعبدالله الحسین می فرماید : میدانید چطور عقل رشد می کند؟ وقتی که از حقیقت پیروی کنید.
فرمود: ” من لا عقل له لا دین له ، من لا عقل له لا حیا له ” کسی که عقل نداشته باشد دین ندارد، کسی که عقل نداشته باشد حیا ندارد. می توانیم ما انقلابی باشیم ولی از عقلایت استفاده نکنیم؛ نه نمی شود. چون امیرالمومنین می فرماید: “من لا عقل له لا دین له ، من لا عقل له لا حیا له” خیلی باید مراقب انحرافات باشیم.

امروزه ما در جامعه کسانی رو می بینیم، میگویندآقا ما فقط مراجعه بکنیم به روایتمان، هر روایتی که دستمان رسیده همان را بگیریم استفاده کنیم؛ اصلا عقل را کار نداشته باشیم. بابا بعضی از این روایات نشان می دهد این روایت جعلی است.

چرا می گویند روایت رو از حدیث شناس و عالم حدیث بگیر؟ یک سنت خیلی خوبی که در حوزه ها هست، اساتیدی که استاد فقه و اصول هستند و مجتهدند، به شاگردان ملای خودشان اجازه روایی می دهند می گوید آقا تو دیگه حق داری روایت بخوانی.
الان هرکی بلند می شود اصول کافی را باز میکند روایت نقل می کند؛ خیال می کند هر کسی می تواند روایت نقل بکند. نمی شود ؛ روایت شناس باید بود.
یک شخصی در زمان امام صادق (ع) بود، باندی داشت، منابع روایی رو از نویسندگان حدیثی امانت می گرفتند، می گفتند آقا یک شب این کتا پیش ما باشدٰ یک شب! همان یک شب روایت را دستکاری می کردند. بعد امام کاظم(ع) تا حدودی، ولی امام رضا (ع) بیشتر و ائمه بعدی (علیهم السلام) بیشتر، به شاگردانشان می گفتند: منابع روایی رو بیاید پیش ما بخوانید؛ تا بگوییم کدام روایت درست است و کدام روایت جعلی است.
ما علاوه بر تمسک به آیات و روایات حتما هم باید به عقل تمسک کنیم.
مثلا یه روایاتی نقل شده که یا ضعیف هستند یا آغاز راویانی هستند که شیعه قبولشان ندارد و بعد می گویند قرآن تحریف شده است؛ خب بابا عقلت کجاست؟ اگر قرآن تحریف شده باشد چگونه این کتابی که کتاب آسمانی خاتم الانبیاء است، انسان هارا تا روز قیامت هدایت بکند. کتاب تحریف شده میتواند؟ میتواند?

سمره بن جندب می گوید؛ که من فلان مبلغ از معاویه گرفتم که برای اینکه بگویم روایتی از پیغمبر هست که آیه ای که شأن امیرالمؤمنین هست(لیلت المبیت)، این آیه در شأن ابن ملجم مرادی نازل شده است.

همه اهل سنت می گویند این آیه در شأن امیر المؤمنین است.؛ سمره بن جندب گفت نخیر این آیه در شأن ابن ملجم است.

اصل اول اسلام سیاسی،اجتماعی.
اصل دوم عقلانیت و منطق و استدلال.
اصل سوم اخلاق و ادب و محبت است.

جبهه انقلابی باید عالی ترین آداب اخلاقی و محبت و رأفت و رحمت را در گفتار و رفتارشان داشته باشند، بعضی ها به بهانه ی اینکه انقلابی زمانی یک عده ای حرفی دارند که با عقیده ی آنها نمی سازد میخواهند آنها را حذف کنند/ترد کنند.
اصولا در نظرات مختلف جامعه رشد پیدا می کند، انقلابی باید حلیم باشد، انقلابی باید صبور باشد، وقتی می گوییم اصل دوم منطق و استدلال است یعنی اگر شما با کسانی مواجه شدید که دیدگاه شما را قبول ندارند این الزاماً به آن معنا نیست که آنها انقلابی نیستند، آنها هم انقلابی هستند، اختلاف نظری پیدا شده است، با آنها باید بحث و گفتگو کنید.
اشدا علی الکفار رحما بینهم…..
ما نباید نسبت به خودمان عناد و دشمنی بورزیم.

امام حسین ع از امیرالمؤمینین علی ع روایتی نقل می کنند که امیر المؤمینین از پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) نقل کرده اند: رأس العقل بعد الایمان بالله التودد الی الناس…
اساس عقل بعد از ایمان به خدا، محبت به مردم است،نمی شود کسی بگوید من انقلابی هستم ولی نسبت به مردم محبت ندارم.
رأس العقل بعد الایمان باالله التحبب الی الناس…
از شرایط انقلابی، انس با مردم، ارتباط با مردم و درد دل مردم را شنیدن و به آنها محبت کردن است.
اینها از اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی است.
محبت مردم از طریق محبت به خداست، انسانی که محبت به خدا داشته باشد محبت به خدا دارد.انسانی که محبت به اهل بیت داشته باشد محبت به مردم دارد، در سیره و سنت اهل بیت هم همین سنت بوده است.

حضرت اباعبدالله در دعای عرفه می فرمایند: اللهم انی ارغب الیک- خدایا من مشتاق تو ام.
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الراغبین.
رغبت، محبت، غرابت به خدای سبحان است که انس به مردم هم می آورد.

“ظنون مصری از سوفیان چند قرن پیش است”، همسایه ای یهودی داشت، ظنون می گوید یک روز در هوای برفی که زمین از برف سفید شده بود دیدم که همسایه یهودی بذر روی برف می پاشند. بذری که روی زمین می پاشند برای رشد و برداشت، او روی برف می پاشید. متعجب شدم، به او گفتم این چکاریست که انجام می دهی؟ این بذری که رو برف میکاری که رشد نمیکند!!!
گفت نه من این را برای کشت، پخش نکردم.این را اینجا پاشیدم برای اینکه این پرندگان بخاطر هوای سرد و برفی که نمیتوانند غذای خود را از زیر برف تامین کنند، غذای پرندگان باشد.
ظنون او را مسخره کرد؛ گفت توِ یهودی و کافر و بی دین؛خدا کارت را نمی بیند.اصلا خدا به تو نگاه نمی کند. فرد یهودی گفت به هرحال خدا ببیند یا نبیند شکم این پرندگان سیر می شود. بعد از مدتی ظنون به مکه مشرف می شود در هنگام طواف، آن مرد یهودی را می بیند؛ متعجب می شود!!
از او می پرسد تو اینجا چکار میکنی؟ خطاب به ظنون می گوید : خدا هم دید و هم پسندید.  آن یهودی مسلمان شده بود.
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا   سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا
گاهی یک یهودی را خدا می پسندد.او را مؤمن می کند.
گاهی شما به چند پرنده توجه می کنید خدا به شما اوج می دهد، چه برسد به توجه به بندگان خدا.

بعضی افراد هستند که با داشتن پدر و مادر و خانواده نیازمند، هیچ توجهی به وجود آنها ندارد و مشغول ثروت اندوزی خود است؛ نه به لحاظ مالی به آنها توجه می کند و به لحاظ اخلاقی. این چه مسلمانی است؟؟
حلم به مردم، خدمت به مردم البته کار سختی است، حتی سخت تر اینکه انسان چند ساعت سجده ی خداوند برود.
بهترین عبادت سجده خداوند است.شما وقتی به سجده می روید، شیطان ناله می کند؛ چون خودش سجده نکرده، هر بنده ای را ببیند سجده میکند، فریاد می زند، لذا شما زمانی که به سجده می روید ناله شیطان بلند می شود.
اگر از شما بپرسند یک ساعت سجده رفتن سخت تر است یا با مردم مدارا کردن؟ یا با مردم محبت کردن؟ اخلاق حسن داشتن؟ کار مردم را راه انداختن؟
کار مردم را راه انداختن سخت تر است. شیطان وقتی از سجده مؤمن ناله می زند. از کمک به مردم، محبت به مردم، خدمت به مردم ؛ ناله اش چند برابر است.

اگر کسی بگوید من در جبهه انقلابی هستم چون هشت سال در جنگ حضور داشته ام؛ الان چه؟ آیا الان مانند نسل سوم و نسل چهارم، مانند شهید صدیقی و شهید حججی هستی یا نیستی؟
اگر هستی پس انقلابی هستی.
البته اگر کسی نبود هم زود نگوییم اینان انقلابی نیستند و ضد انقلاب هستند.

محبت اکسیری است که خیلی ها را متحول میکند پیامبر اکرم با این اخلاق و محبت خیلی ها را تغییر دادند.
امام حسین ع هم همینطور.حر چند روز امام حسین را با تعدادی از سپاهیانش که حدود هزار نفر بودند و امام حسین را محاصره کردند. البته وقتی نزد امام آمدند گرسنه و تشنه بودند، امام حسین به اینان آب و غذا دادند. حتی به اسب های آنها آب و غذا دادند. به آنان محبت کردند. اما حر جلوی آنها را گرفت…
صبح عاشورا متحول شد. یک فرمانده اموی آیا خدمت به پدر و مادر دارد؟ از کسی دستگیری کرده است؟ چه کار خیری کرده بود که خداوند حر را نجات داد؟
نزد امام علیه السلام آمد و عرض کرد: هل لی من لدنک التوبه؟ آیا من میتوانم نزد شما توبه کنم؟توبه من پذیرفته می شود؟
حضرت به او نگفت تو همان شخصی هستی که با من بحث کردی و… اصلا به روی حر نیاورد. هم توبه اش را پذیرفت هم وقتی که از اسب به زمین افتاد، امام حسین ع رفت بالای سر حر، و سر او را به دامن گرفت، خون را از صورتش پاک کرد.
به علی اکبر فرمود برای حر روضه بخوان. علی اکبر برای حر به دستور امام حسین در روز عاشورا روضه خواند….
ببینید محبت کجاست و چه می کند.( مرجع: سیدبن طاووس – کتاب لهوف)
اوج محبت در جبهه حسین ع ؛ اوج رذیلت و خشونت و بی منطقی و بی اخلاقی در سپاه یزید،که به زن و مرد و کودک و پیر و جوان رحم نکردند.

لینک کوتاه: http://bidardez.ir/?p=1289

true
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد