×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
false

چراغ امام حسین (ع) در متن کلیسای واتیکان خاموش نشده است!!/ این چراغ امام حسین خاموش نمی شود، هرکسی می خواهد جان بکند، خاموش نمی شود؛ ولی شبهاتی در جامعه ما مطرح می کنند/ یعنی ای مسلمانان ولایت علی بن ابی طالب کمال نبوت، نبی اکرم (ص) است.

 

در ادامه متن کامل سخنرانی حجت الاسلام دکتر خسروپناه را در حسینیه ثارالله اندیمشک؛ شب هشتم محرم با موضوع « امام حسین(ع) کشتی نجات۱ » را به گزارش خبرگزاری بیداردز می‌خوانید:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اهل بیت عصمت و طهارت (ع) همشان کشتی نجات هستند، یعنی امیرالمونین کشتی نجات است، امام حسن(ع) کشتی نجات است و همه ائمه تا امام عصر(عج) کشتی نجاتند.
اما چرا امام حسین سفینه نجات بودن این حضرت تفاوت دارد؟
این را به این مضمون ائمه اطهار فرمودند: کلنا سفینه نجات اما سفینه الحسین اوسع و اسرع، همه ما سفینه النجاتیم اما سفینه نجات امام حسین هم اوسع وهم اسرع است؛ یعنی اگه کسی می خواهد به سرعت برود با کشتی امام حسین برود، کشتیش هم سریع و هم وسیع است ؛ یعنی چی وسیع است؟ یعنی اینکه اگر کسی برای ریا اصلا در مجلس امام حسین شرکت بکند، اصلا فرض کن از کنار مجلس امام حسین گذشته دیده مجلس امام حسین هست گفته حتما اینجا شام میدن ، چایی میدن و شرکت کرده که اصلا یه چیزی بخورد و از قضا بیاید و ببیند در این مجلس خبری از خوردنی نیست بعد میرود، چیزی گیرش می آید یا نه؟ بله ، یعنی آنقدر کشتی نجات امام حسین وسیع است که اگر یک آدمی قصد اخلاص هم نداشته باشد، برای شکمش آمده مجلس امام حسین، باز سهمی داردریا، بی بهره نیست.
اصلا آمده استکان هارو جابه جا بکند زیر دست و پا نماند و برود، بهش می دهند ، بی بهره نیست.
فرمود کلنا سفینه النجاه سفینه الحسین اوسع و اسرع.

من می خواهم امشب یک شبهه ای که بعضی ها مطرح می کنند، حالا به دونحو مطرح میکنند؛ عرض می کنم و بگم که یکبار این شبهات ذهن شما مسلمانان و شیعیان رو تحریک نکند، هواسمان جمع باشد

ما در یک روزگاری زندگی می کنیم ،که آنقدر شبهات زیاد است که یک بار می بینید این شبهات بچه ونوه مارا گرفتار می کند، برادر مارا گرفتار می کند، شبهات زیادی به جامعه می آید، البته اصلش هم از جای دیگه است، البته امام حسین هیچ موقع این چراغ امام حسین را خاموش نمی کند؛ ولی به هر حال شبهات می اید، باید مراقب باشیم.

اینکه عرض می کنم چراغ و نور امام حسین خاموش نمی شود؛ آدم دیگه می بیند در دنیا. اندونزی بزرگترین کشور اسلامیست ، نزدیک ۲۳۰ میلیون جمعیتش هست همه هم تقریبا مسلمانند جز چند درصد اندک. خب ۷ یا ۸ هزار جزیره هم هست مجموع الجزایراست؛ تا قبل از پیروزی انقلاب یک نفر شیعه در اندونزی وجود نداشت، الان که داریم صحبت می کنیم حدود ۱۰ میلیون شیعه دارد. می دانید اینها چطور شیعه شدند؟ یک بنده خدایی که اوایل انقلاب اسم امام خمینی (ره) را می شنود ، علاقه مند می شود می اید ایران، زبان فارسی را یاد می گیرد، بعد کتاب های شهید مطهری را می خواند، بعد بعضی کتاب های شهید مطهری را به زبان های مالایی ترجمه می کند و در اندونزی چاپ می کند. جوانان مطالعه می کنند، علاقه مند می شوند، کم کم گرایش به تشیع پیدا می کنند و همینطور شیعه می شوند بعضی هایشان.

اما حالا مگر چه چیزی بوده در این ها که به راحتی با مطالعه کتاب شیعه شدند؟ نکته اش این هست که سنی هایی که در اندونزی زندگی می کنند، به تعبیر ما میگوییم سنی دوازده امامی هستند، یعنی سنی هایی هستند که علاقه مند به اهل بیت هستند و همینطور مثل یک عقربه ثانیه شمار اینها علاقه به تشیع پیدا می کنند.
یک خاطره برایتان بگویم؛ من سه چهار سال پیش رفته بودم در اندونزی، در جاکارتا، یک سخنرانی داشتم در دانشگاه شریف هدایت الله که دانشگاه اصلی در پایتخت هست. آن ایامی که مارفته بودیم خب سفر دوسه روزه ی کوتاهی هم بود، این شیعیان آنجا گفتند که شما اینجا تشریف آورید ما یک مجلسی داریم به مناسبت امام سجاد(ع)،( چون ما بلافاصله بعد از دهه محرم رفته بودیم) بیا در این مجلس سخنرانی کن. رفتیم یک مسجدی بود یک جمعیتی هم حدود ۷۰۰ یا ۸۰۰ نفر آمد، در آن مجلس که ما سخنرانی می کردیم، مترجم هم به زبان مالایی ترجمه می کرد. بعد شروع کردیم ذکر مصیبت خواندن، آن مترجم هم داشت ترجمه می کرد اما وسطای ذکر مصیب ما این مترجم اینقدر گریه کرد که نمی توانست ادامه بدهد و ترجمه بکند، دیگه مازدیم به عربی یک مقداری روضه خواندن، این جمعیت همینطور گریه می کردند.
بعد مجلس تمام شد، بعد از جلسه دیدم مردم صف گرفتند، که چون ما روضه امام حسین (ع) خواندیم دستی به سر این ها بکشیم.
بعد یکی آنجا به ما گفت این را شک نکنید که حدود ۳۰ درصداهل سنت آمده بودند در این مجلس و از این ۳۰ درصد اهل سنت، شک نکنید تعدادیشان مسلمان شدند. یعنی به این سرعت؟ گفت بله

از بس محبت به اهل بیت دارند و از بس به حسین بن علی علاقه مندند و در این سال ها برای امام حسین مجلس داشتند، عاشق امام حسین هستند؛ سنی که علاقه به امام حسین داشته باشد گرایش به اهل تشیع پیدا می کند. من می خواهم بگویم این چنین ظرفیت هایی وجود دارد؛ این اندونزی، یک خاطره هم برایتان نقل کنم از ایتالیا، که ببینید این چراغ امام حسین (ع) در متن کلیسای واتیکان خاموش نشده است!!
خب ایتالیا یک کشور مسیحیست، پایتختش روم هست. واتیکان هم که کشور مستقلی است، حکومت مستقلی دارد؛ حکومت مسیحی ها هست که آن هم در پایتخت ایتایلیا(روم) هست.

سه سال پیش بود برنامه ریزی کرده بودیم یک سفری در این راهپیمایی اربعین توفیق بشود در راهپیمایی اربعین حضور پیدا کنیم، خب برنامه ریزی هم کرده بودیم با دوستان در این سفر برویم.
حدود یک هفته قبل از اربعین به ما تماس گرفتند، گفتند همین پاپ (پاپ فرانسیسکویی که الان هم هست) ایشون اعلام کرده دوهفته دیگر به عنوان سال رحمت. مسیحی ها هر ۱۵ سالی یک روز را اعلام می کنند روز”جبیدی” ، سال رحمتشان هست، حالا آدابی دارند، مراسمی دارند، یک دری هست در واتیکان، می گویند هرکسی از این درب بگذرد خدا گناهاش رو می بخشد.
بعد به رئیس دانشگاه لاترانزه که دانشگاه معتبر خود واتیکان هست، پاپ اعلام کرده بود که قبل از اینکه ما این مراسم سال وحدت رو بگیریم، شما در دانشگاه لاترانزه یه همایشی بزارید؛ با موضوع: رحمت
از همین دانشگه لاترانزه تماس گرفتند و حقیر را دعوت کرده بودند، برویم در آن جلسه، درباره رحمت از دیدگاه اسلام ما صحبت کنیم، خودشان هم رحمت از دیدگاه مسیحیت را صحبت بکنند؛ در آن همایش به عنوان مقدمه آن مراسم.
خب ما قبول کردیم، البته خیلی برایم سخت بود چون معمولا ما ۴ سالی یک بار به واتیکان سفری داریم، لذا برایم خیلی سخت بود که اربعین رو رهاکنیم و برویم واتیکان. به هر حال تکلیف شد و رفتیم.
من روزی که وارد روم شدم، شب اربعین بود، دلمون شکسته که حالا خدایا به جای اینکه شب اربعین ما به جای اینکه برویم در کربلا و زیارت امام حسین(ع) ، آمدیم روم که برویم در دانشگاه لاترانزه، حرف بزنیم.
همینکه وارد هتل شدم وخواستم یک استراحتی بکنم، شاید نیم ساعت بعدش یک کسی از لاوی هتل زنگ زد و یک مقداری فارسی دست و پا شکسته و فارسی انگلیسی با ما صحبت کرد، بعد گفت اگر می شود بیایید در لاوی هتل من با شما کاری دارم!! رفتیم دیدیم یک جوان ۳۲ ساله هست، گفت من از طریق اینترنت رصد کردم، من خاندانم مسیحی کاتالویگ هستند همشون ولی من علاقه مند شده ام که اسلام را بشناسم؛ آمدم ایران که فارسی یاد بگیرم و بعد آثار اندیشمندان شیعه را خواندم؛ خلاصه شیعه شدم و در این روم یک منزل تهیه کردم، این منزل را تبدیل کردم به حسینیه، تمام مناسبت ها ولادت های ائمه، شهادت های ائمه را ما در این حسینیه مراسم می گیریم، و امشب که شب اربعین است من آمده ام تا شما را دعوت کنم که برای جمعیتی که می آیند ،سخنرانی کنید.
اصلا من اشکم در آمد، گفتم خدایا ما دلمان شکست که اربعین محروم شدیم از زیارت امام حسین (ع) اینجا توی روم، مرکز کشور مسیحی؛شیعیان جمع شدند برا اینکه روضه برای امام حسین (ع) بخوانند.
ایشان رفت و یکی دوساعت بعد آمد ومارا از هتل برد، وارد یک حسینیه ای شدیم، دیدیم بله یک جمعیتی است، هندی هست، پاکستانی هست، افغانی، ایتالیایی، فرانسوی، آلمانی و ایرانی هست ؛ همه شیعیان آنجا جمع شده بودند.

من یک صحبتی کردم و روضه ای خواندیم، بعد اینها شروع کردند به سینه زدن؛ هندی ها نوحه هندی میخواندند و سینه میزدند، پاکستانی نوحه پاکستانی می خواندند و سینه می زدند، اصلا یک مجلسی شد آن شب.

بعد این هندی ها و پاکستانی ها کم کم در وسط سینه زدنشان ،لباس هایشان را درآوردند ، آنقدر سینه زدند، آنقدر سینه زدند که این سینه هاشون خون می آمد ، از بس محکم سینه میزدند. کجا؟ روم

این چراغ امام حسین خاموش نمی شود، هرکسی می خواهد جان بکند ، خاموش نمی شود؛ ولی شبهاتی در جامعه ما مطرح می کنند ، بالاخره ممکن است یک جوانی متاثر از این شبهه بشود، خب حیف است یک جوان حسینی را ازدست بدهیم.

گاهی اوقات شبهه اینطوری مطرح می کنند: اول شبهه رو بگویم تا بعد جوابش را هم خدمتتان بگویم؛ می گویند امام حسین (ع) حدود ۱۴۰۰ سال پیش در یک جنگی، در یک درگیری؛ که این درگیری هم ظالمانه بوده علیه امام حسین، حق با امام حسین هم بوده، شمر و ابن زیاد و یزید هم ظالم بودند، یک جنگی بوده امام حسین شهید شده است، ولو در این جنگ؛ امام حسین مظلوم است و یزید طالم. ولی این قضیه تاریخی ۱۴۰۰ سال پیش چه معنایی دارد هرروز، هرسال به مناسبت دهه محرم سینه میزنیم، نوحه می خوانید و مجلس می گیرید؟ قضیه تاریخیست؛ در طول تاریخ حضرت نوح آمد، ازدنیا رفت، حضرت ابراهیم آمد از دنیا رفت، حضرت موسی از دنیا رفت، حضرت عیسی به آسمان رفت، پیغمبر خدا (ص) از دنیا رفت.
دیگر این چیست اینقدر مجلس می گیرید، برنامه ریزی می کنید، عزاداری می کنید؟ قضیه تاریخیست؛ قضیه تاریخی، دیگه تاریخ مصرف دارد، تاریخ مصرفش هم تمام شده است.
من حتی شنیدم گاهی اوقات این شبهه را نسبت به قضیه غدیر هم می گویند؛ می گویند: قضیه غدیر که در آخرین سال وفات پیغمبر(ص) حجه الوداع ، انجام شد. یک حادثه ی تاریخی بود پیغمیر دست امیرالمومنین رو بالا برد، فرمود: “من کنت مولا فهذا علی مولا” تمام شد دیگه. قضیه غدیر یک قضیه تاریخیست؛ الان هم شیعه و سنی باهم دعوا دارند سر مسئله غدیر. آیا مسئله ای که تاریخیست عمری از آن گذشته، خب دیگه نباید دعوا بکنید. این شبهه است!
حالا البته اینکه شیعه و سنی نباید باهم دعوا بکنند، باهم بحث بکنند، حقانیت امیرالمونین را با استدلال شیعه باید برای سنی بگوید، اما دعوا راه نیندازند، شیعه و سنی  به جان هم نیفتند، شیعه کشی و سنی کشی در دنیا نشود، رزیم صهیونیستی استفاده اش را نکند این حرف درست است؛ این حرفی است که مدام رهبران ما فرمودند ، امام خمینی فرموده ، حضرت آقا فرمودند، حرف درستی هم هست.

اما غدیر، عزیزان یک قضیه تاریخی نیست، درسته که در تاریخ این اتفاق افتاده، ولی هر اتفاقی که در تاریخ می افتد، تاریخمند و تاریخی نیست.
اتفاقی در تاریخی افتاده، در یک زمان مشخصی غدیر اتفاق افتاده است، ولی اتفاق در زمان مشخص حقیقت دین است، یک امر اعتقادی است، جزء توحید است. شما ببینید خدای سبحان در سوره مائده چه می فرمایند: “الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ” به پیغمبر خطاب می کند، کفار از دین تو مایوس شدند.
و این رو بدان یا رسول الله؛ این ماموریت اخری که بهت دادیم، نکنه یک وقت بترسی نگویی ، مثل اینکه پیغمبر یک ترسی در دلش هست؛ نه ترس از اینکه کشته بشود؛ نه . نکند مسلمانان این حرف را نپذیرند و به جان هم بیافتند. پیغمبر از اختلاف می ترسد.

فرمود: “فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْن” فرمود نترس از این و آن، از من بترس، بعد فرمود:” الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا” خب این آیات غدیر هستند، اینکه فرمود امروز دین به کمال و اکمال رسیده است با نصب امیرالمونین معناش چیست؟ معناش این هست که غدیر تاریخی نیست، مال همه زمان هاست، با پذیرش ولایت امیر المونین دین اکمال پیدا می کند، یعنی ای مسلمانان ولایت علی بن ابی طالب کمال نبوت، نبی اکرم (ص) است. اگر می خواهید نبوت نبی اکرم رو کمالش را ببینید باید ولایت علی بن ابی طالب را بپذیرید. نه فقط در سال دهم قمری ، الان هم اگر می خواهید نبوت پیغمبر را کامل ببینید، باید ولایت علی بن ابی طالب را بپذیرید.

پس قصه ی غدیر که درتاریخ اتفاق افتاده، معنایش این نیست که تاریخیست، نه خیر ؛ فرا تاریخیست.

حادثه کربلا هم همین است؛ اینکه می گویند بابا یه حادثه ای در کربلا اتفاق افتاد تمام شد! من یک سوال بپرسم تا جواب این شبهه معلوم بشود؛ در قرآن خداوند سبحان نام تعدادی از انبیاء را برده است. قصه ی انبیاء رو هم ذکر کرده است، بعضی از انبیاء را هم قصه ی آنها را چند بار بیان کرده است مثل حضرت موسی. درسته؟
قصه ی بنی اسرائیل که صد ها سال قبل از بعثت پیغمبر اکرم است، برای چی در قرآن ما آمده است؟ اینکه یک قصه ی تاریخیست.
قصه ی نوح یک قضیه تاریخیست، قصه ابراهیم یک قضیه تاریخیست، قصه ابراهیم یک قضیه تاریخیست. خب مال گذشته بوده ، چرا بعد از هزار سال، دوهزار سال، سه هزار سال، خداوند این قصه های انبیاء را آورده، به پیغمبر آخرالزمانش می گوید؟

آخه اینها که شبهه مطرح می کنند، می گویند، چرا شما قضیه عاشورا را هرسال می گویید، شبهه شان این هست، که این قضیه تاریخیست مال ۱۴۰۰ سال پیش است.
من میگویم اگر این اشکال وارد است چرا قصه انبیاء مال دوهزار سال، سه هزار سال قبل از پیغمبر است چرا در قرآن امده است؟
می دانید خدا به این شبهه چه جوابی میدهد؟ بگذارید جواب خداوند رو بگویم تا جواب این شبهه ای که بعضی ها به حادثه کربلا می گیرند، روشن بشود.

جواب را خداوند در آیه ۱۲۰ سوره هود بیان کرده، من جواب را از قرآن برایتان می گویم، حدیث هم نقل نمی کنم، که یک کسی بگوید این حدیث را قبول دارم یا ندارم.
آیه ۱۲۰ سوره هود خداوند می فرماید: “وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ” ما قصه ی انبیاء رو برای تو که پیغمبری میگوییم ، چرا؟ این حوادث که مال گذشته هست. مال زمان خیلی پیش است؛ چرا می گویید؟ می فرماید به این دلیل: “مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ” میخواهیم یا رسول الله با بیان قِصص و قَصص انبیاء تو قوی دل بشوی.
آخه حوادث گذشته درس است برای امروز، انسان را قوی دل می کند؛ یا رسول الله، نوح سلام الله علیه با چنین وضعی ، با چنین قومی مواجه بود. اما نتیجه اش این شد؛ دشمنانش غرق شدند مومنین نجات پیدا کردند.
قوم بنی اسرائیل که بردگان قوم فرعون بودند، خدا عزتی بهشون داد، نجاتشون داد ازرود نیل عبور کردند، فرعونیان در این رود نیل غرق شدند و شکست خوردند ؛ عاقبت این شد.
این قصه ها رو ما برایت می گوییم که: “مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ” برای اینکه قوی دل بشی این یک. دوم اینکه؛ ” و جاءَکَ فی‏ هذِهِ الْحَقُّ ” ؛ ما این قصه ها رو بهت گفتیم تا سخنان حق را بشنویَ، چون تک تک این ها درس آموز است.

شما همتان کلیله و دمنه خوانده اید؛ کلیله و دمنه که قصه های غیر وافعیست، برای انسان درس آموز است، یعنی اگر کسی قصه های کلیله و دمنه را بخواند عبرت می گیرد ، درس می گیرد.
حالا چه برسد به اینکه قصه ها حق باشد، فرمود: ما در این قصه ها حق را برات آوردیم، حق را برایت بیان کردیم. خب این درس های حق را استفاده کنید بهره ببرید.

ما الان فرض کنید تاریخ صفویه را مطالعه می کنیم، تاریخ قاجار را مطالعه می کنیم؛ چرا مقام معظم رهبری بارها می فرماید جوان ها تاریخ معاصر بخوانید؟ تارریخ معاصر یعنی این تاریخ ۲۰۰ سال اخیر را بخوانید، بدانید در مشروطه چه اتفاقی افتاد، بدانید در زندیه چه اتفاقی افتاد، بدانید در افشاریه چه شد؛ بخوانید.
بخوانید صفویه که آن همه اقتدار را داشت، ۲۳۰ سال حکومت کرد ، شاه سلطان حسین چرا اینقدر به ذلت افتاد؟! افاغنه حمله کرد این را انداختن بیرون و فرار کرد. بخوانید؛ چون درس است، چون حق است.

تاریخ نهضت ملی شدن نفت را بخوانید، آقای مصدق و آقای کاشانی، که باهم بودند و متحد بودند ، چطور انگلیس را زدند کنار؛ نفت را ملی کردند؟! بعد اختلاف شد؛ آقای مصدق آقای کاشانی را زد کنار، بعد رفت در دامن آمریکا، آمریکایی ها شما به داد ما برسید.
مثل اینکه ما باید حتما زیر چتر آمریکا باشیم یا انگلیس.
رفتند اعتماد به آمریکا کردند همان آمریکایی ها کودتا کردند و اقای مصدق رو گوشه نشینش کردند.
آقا این ها درس است. آقا به آمریکا دل نبندید، آقای مصدق به آمریکا دل بست؛ چه بلایی سرش آمد.
آقای مصدق آدم خائنی نبود، آقای مصدق می خواست کشور استقلال پیدا بکند؛ نفت رو هم ملی کرد، امام بعدش چه شد؟! دل خوش کرد به آمریکا؛ به جای اینکه دل خوش کند به مردم ، دل خوش کرد به آمریکا. چه کردند آمریکایی ها،؟! کودتا کردند.

بعد بعضی ها می گویند: صبح مردم گفتند درود بر مصدق، همان مردم بعد از ظهر آمدند گفتند ، مرگ بر مصدق. نه این هایی که صبح گفتند درود بر مصدق آن ها نبودند که عصر گفتند مرگ بر مصدق
اینها که بعد از ظهر آمدند گفتند مرگ بر مصدق؛ اینها که اصل سلطنتی بودند.مردمی که صبح امدند گفتند درود برمصدق اصلا بعدازظهردیگر نیامدند در خیابانها.
گفتند اقای مصدق ما بنایمان این نبودکه بروی دست به دامن امریکاییها بشوید.

امریکائیها قابل اعتماد نیستند؛ اینها درس است، تاریخ درس است. قرآن میفرماید:ما جائک فی هذه الحق. سوم فرمود و موعظه و ذکری للمومنین. اصلا این قصص انبیا موعظه است. پند است. تذکر است برای مومنین.

مومنین از اینها درس بگیرند،استفاده میکنند.لذامن حالا این شبهه ای که عرض کردم را جواب بدهم. چراذکر امام حسین راداریم؟ چراذکر کربلا و عاشورا را داریم؟ اولا ما را قوی دل می کند. نمیکند؟ واقعا اگر رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس عاشورایی نبودند، این مملکت را حفظ میکردند؟ قوی دل میشدند؟ نمی شدند. تمام این شهدایی که الان می روند، شوخی نیست . یک جوان بیست و چند ساله ؛ زن و بچه را رها کند ،برود تا اخرین نفس در خاک یک کشور دیگر بجنگد برای اینکه ما درکشورمان امنیت داشته باشیم. و با پهلوی شکسته و زخمی این را به اسارت بگیرند ،شکنجه اش بدهند ،زنده زنده سر از تنش ببرند ، بعد هم مثله اش بکنند.بعد هم در عکس دیده اید دیگر شهید حججی را، آن عکس ایشان را اینقدر عزت داد، البته اخلاصش عزتش داد.

این عکس را داعشی ها فکر نمیکردند انقلابی در ایران بوجود اورد، همه را متحد کرد. این غیر از این روحیه حسینی است؟ قصه کربلا اینکه ما هرسال باید دور هم جمع بشویم و عزاداری کنیم برای این است که ما قوی دل میشویم با ذکر حسین.
لنسبت به فوادک، زنده می شیم با نام حسین، بعد لحظه لحظه عاشورا هم عبرت است، موعظه است، پند است. ذکری است للمومنین، همه اش ما داریم درس می گیرم؛ شما ببینید الان صدها سال است درباره امام حسین مطلب می نویسند؛تمام نمی شود.
یک روز! یک روز عاشورا بیشتر نبود. کمتر از یک روز ولی عرفان میخواهی در عاشورا هست.فلسفه میخواهی در ابن عاشوراست. حکمت میخواهی در این عاشوراست. اخلاق میخواهی در این عاشوراست.

چه میخواهی که در عاشورا نبینی؟! همه چیز در این عاشورا جمع است، همه معارف در این عاشورای حسینی جمع است.لذا این شبهه که اقا چه ضرورتی دارد؟ بله برای ما ضرورت دارد. ما نیازش داریم. ما محتاج حسینیم. حسین محتاج مانیست.برای اینکه موعظه باشد .تذکر باشد. ذکری باشد. پند باشد؛ ما را قوی دل کند.

 

لینک کوتاه: http://bidardez.ir/?p=1386

true
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد