×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
false

به گزارش بیدار دز شوراهای اسلامی شهر یکی از مهم ترین ارکان توسعه شهری است که بنا بر برخی تعاریف نقشی مانند مجلس شورای اسلامی در سطح شهر دارد و به عبارت ساده تر در راس امور شهر است. با این مقدمه مختصر به سراغ بخش دوم و پایانی گفتگوی تفصیلی خبرنگار بیدار دز با آقای محسن ریاضی عضو شوراهای سوم و چهارم شهر می رویم:

در دو دوره ای که شما عضو شورا بوده اید و ۱۰ سال هم به طول انجامید به نظر خودتان چه کارهای مثبتی توانستید انجام دهید؟

بعد از مطالعاتی که شکل گرفت ما آمدیم و در فضاسازی های شهری و جاهایی که بتوان شهر را یک مقدار چهره بهتری به دهد ورود کردیم؛ مثل ساخت پارک ها که تقریبا به جرأت می توانم بگویم تمامی پارکهای ساحلی در شورای سوم ساخته شد.

پارکینگ های بزرگ شهری(قائم و دروازه)، تسهیل عبور و مرور از طریق مطالعه کلان شهری و ایجاد زیرگذرها که حداقل ۴ تا زیرگذر در همان مقطع ما ساختیم که اینها واقعا گره را باز کرد. و جالب است بدانید که ما در بدو ورود به شورا از مردم نظرخواهی کردیم. که مردم شما نظر بدهید که ما برای شما چه بکنیم؟ از بین ۱۵۰۰ برگه ای که بین مردم تقسیم شد همه تقریبا بر تسهیل عبور و مرور تاکید داشتند. باید به خاطرتان باشد ترافیک های سنگینی وجود داشت که مردم را خصوصا در گرمی تابستان کلافه می کرد. الان هم متاسفانه مجدد این ترافیک ها ایجاد شده و باید این ترافیک ها منتقل بشود.

در بحث میادین و ورزشگاه ها خصوصا آن ورزشگاه بزرگ شهید سوداگر که خیلی از مردم حتی نمی دانند این ورزشگاه کجاست! (این ورزشگاه کمی پایین تر از علی کله واقع شده است) قرار بود استانداری مبلغی به شهرداری و شوراهای شهر بابت ساخت سالن حوادث غیرمترقبه بدهند. برای ایامی مثل جنگ، زلزله، سیل، ایامی مثل کرونا بشود، از آن استفاده کرد. پیشنهاد خوبی آن روز آقای دوایی فر دادند و گفتند ما مبلغی روی این مبلغ بگذاریم و یک سالن بزرگتری بسازیم که چندمنظوره باشد و برای استفاده ورزشی، تجمعات، سالن تعزیه و… که متاسفانه هنوز یک مقداری از کار آن مانده است. و بعد از گذشت سه شورا هنوز به اهدافی که برای این ساختمان درنظر گرفته شده بود نرسیده است. عادت بدی که در شوراها و شهردار ها وجود دارد خصوصا شهرداری ها و خصوصا خود شخص شهردارها، روی پروژه های شهردارهای قبلی دوست ندارند کارکنند!

ایجاد دسترسی های شهری خصوصا لاین های اطراف شهر، ایجاد شد. درخت کاری و ایجاد فیلترینگ در اطراف شهراز جمله به خاطر ریزگردهایی که متوجه شهر می شد برای اولین بار انجام شد. سرانه فضای سبزشهر ۱۱ برابر شد و چندین سال پیاپی ما شهر سبز خوزستان لقب گرفتیم. و این اقداماتی بود که در شورای سوم اتفاق افتاد.

ساخت پل بسیار کاربردی در جنوب شهر به نام پل غدیر یا پل پنجم که این پل تماما بر دوش مردم حمل شد و متاسفانه بودجه های ملی و استانی آن چنان به ما کمک نکردند و قریب ۱۵ میلیارد این پروژه تمام شد و همه از درآمدهای شهرداری استحصال شد و در همان پایان شورای سوم افتتاح شد.

علت اینکه مجدد برای شوراها ثبت نام نکردید چه بود؟

در دو دوره ای که بنده به عنوان عضو شورا بودم و با توجه به غلط بودن قانون وظایف شوراها، متاسفانه شورای شهر را شغل نمی دانند، برخلاف نمایندگی مجلس، که ۲۴ ساعت برای این کار هستید و وقت می گذارید ولی شورای شهر، به شما می گویند سرکار خود باش، بعد این همه وظیفه هم جلوی شما می گذارند که بر اینهاهم نظارت داشته باشید. الان به دلیل انباشت تجاربی که در ۱۰ سال شورا داشتم دیدم که این میزان وقت برای شورا واقعا کفاف نمی کند و تمنا و تقاضای من این بود که اگر محل کار با بنده همکاری کنند و آزاد کنند که من بتوانم کامل در اختیار شورا باشم که به کل وظایفی که هست برسم، شرکت می کنم. حتی روزهای آخر فشار خیلی سنگین شد و حتی از خود شهرداری و مسئولین کرارا تماس رفتند و خواهش می کردند که شرکت کنم و من به ایشان می گفتم که الان تمام مدارکم در یک کیف آماده است فقط شما یک نامه ای بیاورید که من از کارم آزاد هستم. و چون این موضوع محقق نشد بنده نیز در انتخابات شرکت نکردم.

در دوره سوم و چهارم شورا چه کارهایی را نتوانستید انجام دهید و علت چه بود؟

کارهای زمین مانده که بسیار زیاد است . مثلا ما در حوزه بهداشت و درمان ورود جدی نداشتیم. من اعتقاد دارم و این را نیز اگر شد در سلسله مقالاتی مطرح می کنم، مخصوصا الان که قضیه انقلاب گردشگری مطرح می شود، بدون اینکه بایسته ها و پیوست های آن مطرح بشود،در قضیه بهداشت و درمان ما با توجه به نزدیکی به مرز عراق می توانیم یک پایگاه خیلی خوبی باشیم بخاطر اینکه گردشگر سلامت را اینجا جذب بکنیم. شما وقتی گردشگر سلامت داشتید ، اینجا هتل می خواهید، خوراک می خواهد، اقامت می خواهد، تردد نیاز دارد و کلی درآمد دیگر برای این شهر می توان ایجاد کرد. شورا اگر ورود پیداکند، این ظرفیت و استعداد وجود دارد. در بقیه حوزه ها هم همین گونه است. در حوزه مسائل اجتماعی، در حوزه فرهنگی و آموزشی که هیچ وقت من ندیدم به آن شکل شورا وارد بشود. شما بدانید خوزستان در بحث آموزشی در میان استان های کشور ظاهرا ۲ استان مانده به آخر است. و دزفول در خوزستان جز آخرین هاست و این کار شورای شهر است که ورود کند. آیا پتانسیل نیروی انسانی کم است؟ فضاهای آموزشی اندک است و چه مشکلی داریم؟

بحث پارکینگ وسایل حمل و نقل سنگین شهری دریک محوطه بسیار بزرگ که کلیه امکانات تعمیر، پنچرگیری، روغن تعویض کارواش و… کنار دست این ها باشد که دیگر در شهر تردد نکنند. و هم به آسفالت شهری با این گرانی قیمت آسفالت اسیب نزنند و هم برای شهروندان مزاحمت صوتی ایجاد نکنند.

بحث فضای سبز را هم که به جرأت می توانم بگویم من بانی آن بودم ، که اگر همه سخنان من پخش نشود ممکن است شهروندان گله هم بکنند؛ زمانی که ما رفتیم پای طرح فضای سبز شهری، مراکز تخصصی مثل صفی آباد، باغ فدک و شرکت های رجایی و بهشتی را پای کار آوردیم، و با توجه به اینکه دزفول در تابستان تا ۷۰ درجه حرارت داشت، لذا دنبال درختانی بودیم که سایه گستر باشد ولی متاسفانه وقتی این گونه کنوکارپوس در استان خوزستان از سومالی وارد شد و دیدند که یک گونه وحشی است وهمین که اندک هوایی به آن بخورد بسیار رشد می کند، متاسفانه توجه ها روی این گونه رفت و تمام شهر را به این شکل درآوردند و هرچه آن موقع گفتیم کسی توجه نکرد.

آن موقع برخی اعضای شورا از بیخ و بن با بحث فضای سبزشهری مشکل داشتند، در حالی که می بینیم در شهرهای دیگر در یک خیابان کوچک درختان سر به فلک کشیده از بالا به هم وصل می شوند وتونل سبز درست می کنند. ما تاکنون نتوانستیم فضای مطلوب شهری را برای شهر خود ایجاد کنیم که هم خنکی هوا و هم تسویه هوا ، مبارزه با ریزگردها و سایه اندازی از فواید آن است. ما آن موقع می خواستیم آنقدر تنوع درخت در دزفول داشته باشیم که خیابان های دزفول را با نام درختانش بشناسند. اما آن موقع روی یک گونه تمرکز شد و الان هم این رویه ادامه دارد که من احساس می کنم، اثرات زیست محیطی در پی داشته و باعث جذب حشرات ، دفع پرندگان مفید و… شده است. که اگر گونه های مفید خصوصا گونه های مثمر استفاده می شد می توانست فضای بهتری باشد.

علت بدهی های شهرداری چیست؟

ما اعتقاد داریم شهرداری ای  که به محاکم قضایی کشیده نشود و بدهی بالا نیاورد معلوم است نمی خواهد خیلی کار کند. چون مناسبات شهرداری حتما با اینها مواجه می شود. بدهی در کل شهرداری های کشور امری بدیهی و طبیعی است. اما میزان بدهی مهم است. اینکه من یک سری کارها را راه نیاندازیم و کل بدهی های آن بار بر شهردار بعدی بشود که اینها بیایند فقط بدهی بپردازند و بروند. چون بعضی از مردم و برخی از کاندیداها هم نمی دانند عرض می کنم که شهرداری خودش باید درآمد کسب کند و یک ریال بودجه از جایی برایش نمی آید. آقای دوایی فر به من می گفت من ۱۵ رو اول را صرف تامین حقوق کارکنان و کارکران شهری می کنم و ۱۵ روز دوم ماه رااگر پولی جمع شود برای کارهای عمرانی و خدماتی شهر انجام می دهم الان هم وضع دزفول تغییر چندانی متاسفانه نکرده است. و شهرداری به صورت عمدتا غیرقانونی از نظر نیروی انسانی پهن شده است و این دست شهرداری را برای انجام کارهایش بسته است.

لطفا درمورد هر کدام از این کلمات نظرتان را بگویید

شهرداری دزفول: ظرفیت های فراوان

پروژه قائم: آیینه دق مردم و شوراها

پروژه طاووس: من همیشه به پروژه طاووس گفته ام چاله طاووس. فرصت بسیار استثنایی که از دست شهرداری خارج شده است و در اسرع وقت شورای اینده باید این را از ید کسایی که توانایی انجام این کار را ندارند خارج کند.

انقلاب گردشگری: کلمه ای که به خوبی گفته و پرداخته نشده است. یعنی پیوست های فرهنگی اجتماعی این هم باید تعریف شود. ما پارک های ساحلی را ساختیم اما چون پیوست های فرهنگی لازم دیده نشد متاسفانه بعضا به هرزه گردی افتادند و مردم ناراحتند. شما وقتی به سفر مشهد می روید کسی نمی گوید می خواهیم به شاندیز برویم. اول می گوییم می خواهیم به زیارت حضرت رضا (ع) برویم. بعد در کنار آن پارکهای آبی و… هم شرکت می کنند اما هدف اول آن است. اگر ما کاری می کردیم که این شهر اول با نام حضرت سبزقبا(ع) شناخته می شد و بعد از این فضاها هم استفاده می شد، هرزه گرد وارد این شهر نمی شد.

حتی این ها مرغ و پفک و چیپس خود را هم از شهر خود می آورند و فقط آشغال خود را سر دست ما می گذارند. نیروی انتظامی و… ما را هم معطل می کنند. ما وقتی به شهردار می گفتیم پیوست فرهنگی تصور ایشان این بود که ما مثلا می خواهیم هیئت ها را ببریم علی کله سینه بزنند!

پیوست فرهنگی یعنی اینکه وقتی شما یک پروژه ایجاد می کنید، آثار و توابع آن را هم بسنجید. مثلا شما پروژه روگذر فتح المبین را اجرا کرده اید، چه توابعی برای مغازه ها و منازل اطراف در نظر گرفته اید.

جریان انقلابی دزفول: به رغم توان و پتانسیل زیاد الان منفعل شده؛ البته دارد کارهایی صورت می گیرد. مشکل جریان انقلابی دزفول نخ تسبیحی است، که ندارد.

انتخابات ۱۴۰۰: انتخاباتی که می تواند ما را به اوج قله آرمانهای مان برساند یا خدای نکرده خدای نکرده کلی برای ما پسرفت ایجادکند. شاید به توان گفت حساس ترین انتخاباتی که در منطقه و حتی کل جهان می تواند اتفاق بیفتد،همین انتخابات پیش روی ماست.

به عنوان آخرین سوال بفرمایید که توصیه شما به کاندیداهای شورای شهر چیست؟

جیبی برای این کار ندوزند. خوشبختانه به رغم همه مشکلاتی که در شوراهای دزفول وجود داشته ، به جرأت می توام بگویم شوراهای دزفول جز پاک دست ترین شوراهای کشور هستند. آنهایی که می خواهید ۵۰میلیون ۱۰۰ میلیون برای این کار هزینه کنید، شمایی که می خواهی یک میلیارد خرج کنی؟ بعدا می خواهی جبران کنی؟ از کجا؟ همچین توانی در شهر برای شما وجود ندارد. ابتدا موضوعات و مشکلات را با ارتباط تنگاتنگ با مردم و مسئولین بشناسید تا بتوانید به خوبی برای شهر تصمیم بگیرید.

تشکر از آقای ریاضی عزیز برای شرکت در این گفتگو

لینک کوتاه: http://bidardez.ir/?p=3620

true
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد