×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
false

بعد از انتخابات تبریک می فرستادند و گفتم که تبریک ندارد، الان من را فرستاده اید کنار آتش و می خواهید تبریک بگویید!/ شهردار داشت وضو می گرفت. که به او اطلاع دادند بعد از نماز پشت میز نروید!/ خانم کاندیدایی عکس هایش را داده بود به ساندویچ فروش ها که ساندوچ ها را با این عکس ها بپیچانند!

یکی از مهم ترین مواردی که در آستانه برگزاری انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر وروستا باید به آن پرداخت بحث استفاده از تجربه اعضای سابق شورای شهر است. رسانه بیداردز به همین خاطر سلسله گفتگوهایی را با اعضای سابق شورای شهر ترتیب داده است تا مردم عزیز دزفول مطلع شوند که از کاندیدای شورای شهر چه باید بخواهند.

لطفا خودتان رو معرفی کنید و بفرمایید در چه دوره ایی و با چه افرادی عضو شورا بودید؟

اینجانب محمد صالحی انصاری متولد ۱۳۳۴ عضوی از اعضای شورای اول شهر دزفول در بین سال های ۷۸ تا ۸۲ بودم. همراه با برادران حمید آستی، مهندس سعید تابش،دکتر سخاوت، مرحوم حاج غلامحسن سیاه پوش، هوشنگ زلقی، دکتر یوسف پریدار، حاج احمد آل کجباف و همین طور مرحومه خانم صمصامی جز اعضای شورا بودیم. بعدها دو نفر از اعضای علی البدل به نام حاج آقا حسین یوسفی و علیرضا زمانی راد جایگزین  اعضا شدند.

بفرمایید شیوه تبلیغات شما چگونه بود و چندمین نفر انتخابات شدید؟

فکر کنم در بین منتخبین با رای مردم، سوم یا چهارم شده بودم.

بنده هیچ گونه تبلیغ و صحبتی نداشته ام و بینی و بین الله احساس تکلیف کردم. بعضی ها راحت می گویند که احساس مسئولیت کردیم. برای چه احساس مسئولیت کردید!؟ فقط یک شب مسجد صاحب الزمان (عج) جنوبی صحبت کردم وگفتم انتظار هم ندارم که برای من رای بدهید و اگر به من رای ندهید خیالم راحت تر هست. وارد شدن در این مباحث و مراکز، و مسئولیت گرفتن بار سنگینی است و نزدیک شدن به آتش هست. و حتی بعد از انتخابات تبریک می فرستادند و گفتم که تبریک ندارد، الان من را فرستاده اید کنار آتش و می خواهید تبریک بگویید! و این از کلام امیرالمومنین (ع) بعد از این که حضرت به مقام خلافت رسید استفاده می شود. اگر این آقایان کاندیداها ارزشی و عقیدتی فکر بکنند، این مسئولیت غنیمت نیست، این یک جهاد است، جهادی سنگین تر از جبهه ی نبرد، جهاد اکبر است. وقتی مسئول پس از دوران تصدیش پیروز برگشت و عذاب وجدان نداشته و از بیت المال تصرف غیر شرعی نکرد تبریک دارد، اما وقتی آدم با این انگیزه وارد نشد؛ جشن می گیرد، خوشحالی دارد، تبریک ها فریبش می دهد، چقدر هزینه می کند که رای بیاورد،  بار کسی را می کشد و هزینه می کند! این نوع تبلیغات با اعتقادات اسلامی و تفکر شیعی سازگار نیست که من شام و نهار بدهم، کمک معیشتی بدهم و کمک هایی از این قبیل که به من رای بدهید، که من میخواهم بروم سراغ آتش! اصلا او این آتش را نمی بیند یا نگاه به این آتش نمی کند؛ که اگر نگاه می کرد این تلاش را نمی کرد. منتهی یکی باید این بار را بردارد، اگر با این دید که من می خواهم باری از دوش همنوع بردارم و خدمتی بکنم، آن وقت تکلیف الهی می شود.

فضای اولین دوره شورای شهر چگونه بود؟

اصل شورا، اصلی اسلامی و مترقی است و اما مهمتر از آن اعضای شورا می باشد که چه کسانی با چه انگیزه و چه دیدگاهی وارد بشوند.

 آن دوره یک مقداری ارزش ها رنگ نسبی داشت، اما باز هم مطلوب نبود. به نظر حقیر تا شوراها رنگ عقیدتی نگرفته است و صبغه ی الهی پیدا نکرده، اسلامی نمی شوند. رهبر معظم انقلاب می فرمایند: شورا باید تلاش بکند شهر را رنگ اسلامی بدهد، معماری اسلامی استفاده بشود. برای مثال نمونه زده است که در خانه ها قبله کج نباشد و جوری نباشد بطرف گوشه های خانه ها نماز بخوانید. از اول که می خواهید شهرک ها را بسازید از اول فکر کنند که خیابان ها رو به قبله باشد، مشرق مغربی باشد، ولی کو گوش شنوا؟

آفت های شورا را لطفا بیان بفرمایید.

بنده فکر می کنم از جمله آفات، یکی کمبود نیروهای ارزشی و مومن در شوراها و دیگری قومیت گرایی هست که آن هم از اولی سرچشمه می گیرد که این سهم مهلک است. متاسفانه این قومیت گرایی اختصاص به دزفول ندارد. این ویژگی حیوانیت است که آدم قوم و نژاد خودش را برتر بداند. باید شخص مومن باشد. تخصص و تعهد داشته باشد. این باید در مردم جا بیفتد و متوجه باشند و کسی با رسانه ای باید متوجه شان کند. اعضا باید نیروی های ارزشی معتقد به حلال و حرام، معتقد به ولایت فقیه و ارزشهای اسلامی باشد. اگر خانم است، اهل حجاب باشد، نه اینکه در شورا خود را محجوب و در غیر شورا لاقید و بد حجاب! برای مثال خانمی که کاندید شده بود در زمان تبلیغات مقنعه داشت و محجبه بود ولی در جاهای دیگر روسری در وسط سرش بود. شنیدم عکس هایش را داده بود به ساندویچ فروش ها که ساندوچ ها را با این عکس ها بپیچانند، یعنی ساندویچ را با عکس این خانم بدهند؛ این چه بساطی هست؟ از طریق تحریک شهوت جوانان و شهوترانی با صورت آرایش کرده می خواهد رای بیاورد! این یک آفت است.

شوراها چه ظرفیت هایی دارند و چه مشکلات و معضلاتی را می توانند حل کنند؟

همان طور که در مصوبات آمده است شورا در همه ی امور شهر می تواند دخالت کند. منتهی چون عمده امور شهر توسط شهرداری صورت می گیرد بخش عظیم کار شورا متوجه شهرداری می شود. البته در همه امور شهر می تواند دخالت کند و کار ادارات را زیر سوال ببرد ولی نباید به امر و نهی تنها اکتفا کند؛ باید تحقیق بکند و مصوبه بنویسد بدهد دست فرماندار، و فرماندار باید مصوبات شورا را اجرا کند.

شهردار دوره اول چه شخصی بود؟

شهرداری که قبل از تشکیل شورا بود آقای مهندس هلاکویی بود تازه جنگ تمام شده بود. هنوز شهر جنگ زده بود فعالیت های نسبتا زیادی داشت؛ از جمله ساختن پل زیرگذر امام حسین (ع)، فضاسازی قبرستان، آسفالت خیابان ها، میدان رودبند، نماد میدان مقاومت و… شهردار موفقی بود یک تحرکی در شهر ایجاد کرد وقتی ما آمدیم یکی از چیزهایی که متاسفانه در شورا هست باید مردم بیدار باشند، کسانی را انتخاب کنند که بده بستانی با شهردار نداشته باشند، درگیری با شهردار نداشته باشند. متاسفانه چند عضو شورا با شهرداری درگیر بودند یعنی آمده بودند برای انتقام؛ تا آمدیم گفتند باید شهردار عوض بشود.  چند نفر بودیم که گفتیم این شهردار روحیه ی شورایی دارد، تابع شورا هست اول نصبش کنیم یک آشنایی با کارش داشته باشیم. آن ها گفتند نه باید دست شهردار از اینجا کنده بشود چرا؟ بعد که دیدیم عجب، اینها قبلا با شهرداری درگیریهایی داشته اند و شهرداری هم از این ها طلبکار بود و این ها نمی خواستند پرداخت کنند. این نشد شورا. کار شورا این نیست.

ظرفیت ها و مشکلات مغفول مانده دزفول که باید به دست شورا حل شوند از نظر شما چیست؟

اگر شورای مذهبی و مکتبی داشته باشیم خیلی از مشکلات حل می شود از دید خودم فعلا عمده مشکلات فرهنگی هست که متاسفانه مختص دزفول هم نیست. شرایطی هست که بر کل مملکت متاسفانه جاری هست تا ببینیم انشاءالله در آینده چه می شود و انتخابات جدید چه نتیجه ای میگیریم. ولی اگر به طور اختصار بگوئیم، یکی عدم ساماندهی فرهنگی در مراکز گردشگری مخصوصا علی کله، بازارچه ای ساخته شده بی خاصیت در سه چهار نقطه شهر، عدم اتمام پروژه بلوار یازهرا (به اصطلاح قائم)، عدم رسیدگی به بافت قدیم، بی توجهی و غفلت کامل از روند رو به رشد معتادین، و نیز بی توجهی به درمان معتادان و…

علل ناتوانی شوراها را چه می دانید؟

یکی عدم همدلی و تضاد منافع در بعضی اعضا و یکی هم نبود یک دیدگاه الهی و مردمی در بعضی اعضا، البته تخصص هم لازمست ولی مهمتر از تخصص، تقواست. دوره اول تقریبا سه ماه گذشته بود و ما شهردار انتخاب نکرده بودیم یک گروه در شورا می گفتند شهردار بماند و گروه دیگر می گفتند برود و قانون داریم که اگر شورا پس از شش ماه شهردار انتخاب نکرد منحل می شود. به خاطر اینکه شورا منحل نشود، یک عده رفتند دست به دامن استاندار شدند یکی از کارمندان استانداری را آوردند. اینجا بود که یک شهردار با سابقه را حذف کردند و یک کارمند استانداری، شهردار شد. البته از لحاظ جذب بودجه خوب عمل کرد. آدم درستی هم بود ولی آقای هلاکوئی شهردار متخصصی بود بلافاصله پس از برکناری آقای هلاکوئی، ایشان شهردار کرج شد، که واقعا از دست دادن این چنین شهرداری جای تاسف داشت. و شهردار را این طوری حذفش کردند، که صبح تصویب کردند بعد رفتند شهرداری مرکزی، موقع اذان ظهر، شهردار داشت وضو می گرفت. داشت مسح سر و پا انجام می داد که به او اطلاع دادند بعد از نماز پشت میز نروید! یعنی با بی انصافی تمام؛ کاش حداقل می گذاشتند نمازش را بخواند و بعد این کار را انجام دهند، و اینطور از شهردار انتقام گرفتند. در حالی که حداقل می بایست مراسم تودیع می گرفتند و قدردانی می کردند، این طرز برخورد، بویی از رفتار اسلامی ندارد.

چه کارهای مثبتی در شورا انجام دادید و چه کارهایی را نتوانستید انجام ندهید و چرا؟

در شرایطی که ما سه ماه اول یا شش ماه اول (یادم نیست) هنوز شهردار انتخاب نکرده بودیم و هیچ خدمتی هم نکرده بودیم. یکی از اعضای شورا گفت چون بعضی از اعضای شورا خانه ندارند باید به آنها زمین بدهیم. اما معلوم بود که او دلش برای آن ها نسوخته بود. میخواستند فتح بابی کنند و این در حالی است که کار اصلی شورا روی زمین مانده بود ولی اول در فکر خود بودند، مشکل ما این است. حضرت زینب (س) گردنبندی از بیت المال امانت گرفته بود و امام علی (ع) با کار ایشان مخالفت کرد مسئول خزانه داری را توبیخ کرد و گفت چرا این کار را کردید! در موضوع زمین گرفتن من گفتم اگر این اقدام افتاد به مردم گزارش می دهم. متاسفانه هیچ کس حمایت نکرد جز آقای آستی. دوماه مانده به پایان شورای اول باز هم این درخواست انجام شد که من هم گفتم هنوز بر همان حرف هستم. من نیامدم زمین بگیرم من آمده ام تا گره ای از مشکلات مردم حل بکنم. من گفتم اگر چنین بشود باید مردم بدانند که اعضای شورا زمین گرفته اند! از این رو بود که کلا منتفی شد. آن موقع شورا در شهرداری منطقه ۱ مستقر بود. یک اتاق شیشه ای بود و تمام کسانی که می آمدند شهرداری راحت همه چیز را می دیدند سر میزها هر روز موز ۲۵ سانتی بود، گیلاس به اندازه گردو، سیب و پرتقال آن چنانی می گذاشتند و… من گفتم مگر آمدیم بخور بخور بکنیم؟ کارمندان در اتاق شان یک چایی و قند بیشتر ندارند، گفتم این حرام است و خون نجس است. گفتند پس چه کار بکنیم؟ پیشنهاد دادند نفری ۱۰هزار تومان بگذاریم و میوه بخریم. بعدا گفتم اصلا این میوه ها زشت است هر روز روی میز باشد، درسته که مال خودمان هستند اما مردم چه می گویند؟ ما باید از مواضع تهمت هم دوری کنیم آن ها که نمی دانند ما این ها را از جیب خودمان خریدیم، این ها را از سر میزها بردارید.

توصیه ی شما به کاندیداهای شورا چیست؟  و همینطور نکته ای بفرمایید که مردم ترغیب بشوند به شرکت در انتخابات و اینکه به چه گزینه ای رای بدهند؟

مردم حتما در مورد گذشته و هم حال فعلی کاندیداها تحقیق کنند. سابقه ی خوبی از دیانت و پایبندی به حلال و حرام داشته باشند. ضمنا به نیروهای ارزشی و مکتبی و کسانی که از گناهان اجتناب می کنند، رای بدهند . شخصی میگفت: صبح از درب خانه ای می گذشتیم دیدیم کارگر شهرداری دم در خانه ای را شسته و گل ها را آب می دهد. به کارگر گفتم چرا فقط این خانه را تنها می شوئی؟ گفت: خانه ی یکی از اعضای شوراست و اگر انجام ندهم اخراجم می کند.

آقا مومن انتخاب کنند «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا». بعضی ها به دروغ دم از تخصص می زنند. به دروغ اظهار تقوا می کنند. یک بار جلسه ای تشکیل شد و دزفولی های مسئولی که در تهران مقیم هستند دعوت شدند تا بیایند کمکی کنند. برای پذیرایی سیخ های بزرگ کباب، ماهی، خورشت قیمه، انواع ترشیجات و کلوچه آوردند و حسابی از جیب بیت المال هزینه کردند و این جلسه هیچ خروجی هم نداشت. من گرسنه رفتم و گرسنه برگشتم و همه من را دیدند و شاهد هستند. آقای شریعتی هم که امام جمعه وقت بود و برای نهار هم دعوتش کرده بودند صحبتی کرد و برای نهار نماند و رفت. آیا این ها نماینده شهر هستند؟ درد مردم را دارند؟ خیلی از این حرف ها هست. یک مرضی به نام عقب نیافتدن از دنیا بود که شهرداران یا اعضای شورا به کشورهای خارجی بروند. شهردار دو سه ماه دیگر می خواست بازنشسته بشود. شهردار را با هزینه شورا و شهرداری حدود دوهفته به آلمان فرستادند. برای چه کاری؟ فقط من مخالفت کردم و محکم ایستادم. به شهردار گفتم: من مخالف شما نیستم، من مخالف این هزینه ها هستم، شما دارید بازنشسته می شوید. آنجا چه فایده ای برای شما دارد؟ متاسفانه رفت و برگشت. بعدش هم در سراسر کشور عده ای از آلمان برای روابط اقتصادی آمدند. یک عده ای هم به دزفول آمدند و جلسه ای برگزار شد. افرادی دلباخته آلمانی ها بودند گفتند: سطل زباله ساخت آنجا بیاوریم. از آنجا سطل هایی آبی که شیرابه نمی ریزد و تمیز هست. یک مقداری آوردند و خراب شدند و این دستاورد سفر به آلمان بود!

آقایان و خانم های نامزدها، بینی و بین الله اگر دیدید کسی از شما مهمتر، لایق تر، کاراتر و باتقواتر است، عقب بروید بگذارید یکی که شایسته است بیاید و اینقدر هم پافشاری نکنید که من باید به شورا بروم، و نگویید من لایق تر هستم. نباید جای حق به ناحق اشغال بشود، اگر کسی در هر سطحی در جای خودش قرار نگیرد جای حق را اشغال کرده است و لعنت زیارت عاشورا شامل حالش میشود «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ» اگر منِ روحانی دیدم روحانی دیگری هست که بهتر از من منبر می رود، نباید جای او یا وقت او را اشغال کنم و الا لعنت شامل حالمان میشود. شهردار اگر کسی دید که لایقتر از او هست، کنار بکشد و این کار را کاری مکتبی و ارزشی می گویند. منِ شهردار، فرماندار، امام جمعه، امام جماعت و منبری باید این امر را رعایت کنیم که جای کسی را اشغال نکنیم. اهل تقوا از اهل تخصص مقدم تر هستند.

امید است انتخاباتی صورت بگیرد که در مقابل پروردگار و شهدایمان روسفیدمان کند. ان شاءالله…

با تشکر از شما که در این گفتگو شرکت نمودید.

لینک کوتاه: http://bidardez.ir/?p=3635

true
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد