×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
false

ای شهدا دلم تنگ شماست؛ اگر چه شما زنده اید و حاضر اما ، دلم حضور در جمع صمیمی شما را می خواهد…

روزگاری در سرزمینم انقلابی شد و یک وحشی به نام «صدام »به کشورم تجاوز نمود، آن روز کشورم هیچ نداشت؛ نه سلاحی، نه سابقه نبردی، نه آمادگی جانانه ای… ارتش به هم ریخته بود و نیروی نظامی کارآمد نبود… مردم هم جنگی ندیده بودند. در آن شرایط سخت اما، عده ای از جوانان فرمان رهبر را لبیک گفتند و از کردستان تا خوزستان ؛ از شمال غربی تا جنوب غربی به جنگ با دشمنان ملت و انقلاب شتافتند؛ آنان رفتند تا انقلاب بماند؛ تا اسلام بماند؛ کاوه، جهان آرا، بروجردی، علم الهدی و…
امروز عده ای جای این گل ها را گرفته و به لطف خون آنان به مسندها و میزها رسیده اند اما ، راه آنها چقدر از آرمان شهدا فاصله گرفته، نام شهدا را از کتاب های درسی حذف می کنند… عده ای برای رسیدن به قدرت حاضرند همه کار بکنند حتی مقابل رهبری بایستند… آهای جماعت، به کجا چنین شتابان؟ فراموش کرده اید که شهدا راهشان را برای شما به امانت گذاشته اند؟ آهای جماعت، فراموش کرده اید که خون جوانان این مرز و بوم شما را روی این صندلی ها نشانده است؟ چرا به راه شهدا خیانت می کنید؟ فراموش نکنید که شهدا زنده اند و شاهد بر اعمال ما، فراموش نکنید که روزی باید پاسخگوی شهدا باشیم . حواسمان باشد کاری نکنیم که آنروز خجلت زده شویم و جوابی برای گفتن نداشته باشیم.

ای شهدا دلم تنگ شماست؛ اگر چه شما زنده اید و حاضر اما ، دلم حضور در جمع صمیمی شما را می خواهد…حاج محمود! دلم کردستان را و با تو بودن را می خواهد شهدا چقدر دلم تنگ است…

محمود عمادی نژاد

لینک کوتاه: http://bidardez.ir/?p=589

true
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد