دخترانه ای با دُردانه های شهدای مدافع حرم

به گزارش تارنمای خبری تحلیلی بیدار دز؛  بیش از شش سال است که تکفیری‌ها در سوریه جنگ نیابتی به راه انداخته‌اند و برای مقابله با آنان رزمندگان مقاومت از گوشه و کنار کشورهای آزاده جهان راهی سوریه می‌شوند و در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و مقابله با دشمنان اسلام توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت می‌رسند. سال‌هاست که نام آشنای شهدای مدافع حرم بر برگ برگ تاریخ این دیار نقش بسته و ملکه ذهن تمام ایرانیان شده است. خانواده‌هایی که با از دست دادن قهرمان خانه‌شان، قاب عکس مدافع حرم را بر دیوارشان می‌کوبند و باقی روزهای عمر خود را با حماسه‌های شهید برجسته خانواده، می‌گذرانند.

در این میان دختران شهدای مدافع حرم نیز در راه دفاع از حریم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) و دردانه امام حسین(ع) حضرت رقیه(س) به این بانوی کوچک اما بزرگ‌منش اهل بیت اقتدا کرده و با شهادت پدر، صبر و مقاومت را برنامه زندگی خود قرار می‌دهند. نازدانه هایی که تصویر چشم‌های بهت زده‌شان در کنار پیکر پدر و یا در مراسم تشییع آنان خبر از دل‌های کوچکشان می‌دهد که هنوز چشم به در مانده تا پدر از راه برسد. شاید مدت‌ها طول می‌کشد تا درک کنند چگونه باید با نیامدن پدر و زیارتش در گلزار شهدا کنار بیایند.

روز میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر یکی از روزهایی است که «دخترانِ بابایی» شهدا هم تبریک خود را از آن سوی آسمان با نگاه پدر می‌گیرند و شرایط متفاوتی را نسبت به سایر دختران ایران زمین طی می‌کنند. دخترانی که پدران خود را در این چند سال گذشته راهی دیار شهادت کردند، امروز، روز دختر متفاوت خود را در کنار جای خالی بابا در خانه سپری می‌کنند.

به همین بهانه، به همت مرکز فرهنگی وارثین امروز (24  تیرماه 97) میزبان دختران شهدای مدافع حرم شهرستان دزفول بودیم. خدا را شاکریم که این توفیق را مجدد به ما عنایت کرد تا میزبان این عزیزان و نازدانه های شهدای مدافع حرم شهرمان باشیم.

در ادامه مطلب، متن دلنوشته ی دختر شهید مدافع حرم محمد زلقی و گزارش تصویری این مراسم را مطالعه و مشاهده نمائید:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر (عجّل الله)؛ سلام بر روان پاک امام راحل (رحمه الله)، امام شهدا؛ سلام بر شهیدان گرانقدر و درود بیکران بر مقام معظم رهبری، آن ستوده ی بزرگوار و سلام بر بسیجیان و عاشقان و رهروان شهیدان جان بر کف.

“پدر” قصه ای که زود تمام شد.در پس هر ثانیه که می گذرم و در هر ثانیه بوی تو را احساس می کنم. هر سیاهی بوم زندگی ام را بدون تو پاک می کنم.

سال های بدون تو چون شمعیست که تکه تکه بالهایم را می سوزاند. دانه دانه اشک هایم با موضوع دلتنگیِ پدر معنا می شود. کاش می شد تمام کاغذ های سفید کتاب زندگی ام را بدون تو پاره کنم. جوهر هیچ چیز بدون تو دیگر برایم رنگی ندارد.

پدرم! آغوش تو امن ترین جای جهان بود که تجربه دوباره اش آرزویم شد و بر دلم ماند.

پدرم! رفتی و رفتنت مردانه بود. آنقدر مرد بودی که از ما گذشتی تا حرم تنها نماند.

تو دلتنگ رفتنت بودی و رفتی؛ و من برای همیشه دلتنگ تو مانده ام. گویی از همسفران و همرزمان خود عقب مانده بودی؛ بوی شهادت که آمد، بال و پر زدی و پرواز کردی؛ و چه زیبا مدافع حرم شدی. همچون کبوتر حرم به آسمان پرواز کردی. شهر پُر از یادگاری های توست؛ اما چه بگویم که جایت خالیست. حال سه سال است که دیگر پدری ندارم که روز دختر را به من تبریک بگوید.

**روز دختر بر تمام دختران مدافعان حرم و دختران زینبی و فاطمی مبارک باد.**

***************

گزارش تصویری: