بیدار دز، چشمان بیدار پایتخت مقاومت ایران اسلامی

یکشنبه / ۲۸ اردیبهشت / ۱۴۰۴ Sunday / 18 May / 2025
×
هزار تومن، پول بی زبان
زهرا آراسته‌نیا

هزار تومن، پول بی زبان

بایگانی‌ها حاج غلامعلی حداد دزفولی - بیدار دز
بازگشت پرستوها به وطن

بازگشت پرستوها به وطن

تاریخ خوابم دقیقاً مصادف شد با شهادت دو برادرم/هیچکس بفکرش نمی رسید که روزی آزاد شویم/بنده دو ادعا دارم: یکی همرزم شهدا بوده ام و دوم جامانده از قافله ی آنها
  • 29 مرداد 1397
  • 1289 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • بدترین خاطره مشترک همه اسرا/صلح بین کفر و اسلام معنا ندارد/به ما میگفتند شما آتش پرستید

    بدترین خاطره مشترک همه اسرا/صلح بین کفر و اسلام معنا ندارد/به ما میگفتند شما آتش پرستید

    اگر در اسارت به ما فشار نمی آوردند و شکنجه نمی کردند به نظر من تمام اعتقاداتمان را از ما می گرفتند/صلح بین اسلام و کفر معنا ندارد/بدترین خاطره مشترک تمام اسرا وقتی بود که قطعنامه پذیرش شد و همچنین خبر رحلت امام خمینی رحمه الله
  • 28 مرداد 1397
  • 1532 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • شرح اسارت یک فرمانده / پذیرایی در موصل + تصاویر

    شرح اسارت یک فرمانده / پذیرایی در موصل + تصاویر

    خدا دشمنان اسلام را از احمق ها قرار داده است/وقتی کسی از زیر رگبار آن کابل ها رد میشد اسمش را هم فراموش می کرد/زیر شکنجه ها بود که یاد اسرای کربلا برایمان جا افتاد که چطور بردنشان و... این کار از لحاظ اعتقادی برای ما خوب بود/برایم مهم نبود که نیروهای گردان یا لشکر خودم هستند یا لشکر دیگر؛ فقط مهم این بود که ایرانی هستند
  • 27 مرداد 1397
  • 1702 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • ماجرای تشکیل «گردان میثم» از زبان فرمانده/نمی دانستم چگونه با پسر ندیده ام روبرو شوم + تصاویر

    ماجرای تشکیل «گردان میثم» از زبان فرمانده/نمی دانستم چگونه با پسر ندیده ام روبرو شوم + تصاویر

    زمانی که اسیر شدم 43 روز بعد از خودم، خدا به من فرزندی عنایت کرد/بعد از مدتی نامه ای از پدرم به دستم رسید که نوشته بود: "خدا فرزندی به تو داده و اسمش منتظر توست"/ معروفیت گردان میثم از مظلومیتش بود/ از همان اول لباس های کادر را پوشیدم که من را ببینند و بعد نگویند نباید به جبهه بروی
  • 26 مرداد 1397
  • 2024 بازدید
  • بدون دیدگاه