شیوه حکومت آل سعود، دقیقا شیوه «کدخدا رعیتی»  است. حکمرانان در داخل کشور کدخدای مردم هستند؛ و مردم رعیت آنها. کسی نمیتواند منکر این قضیه شود چه اختلاف عظیمی در بین زمامداران عربستانی و مردم آن کشور در همه زمینه ها و بطور مثال مسائل اقتصادی و معیشتی وجود دارد. از سوی دیگر، زمامداران عربستان و کدخداهای مردم، خودشان در جامعه بین الملل رعیت یک کدخدای دیگر هستند به نام آمریکا! هرچه آمریکا بگوید و بخواهد باید “چشم” بگویند تا مبادا شیرازه تاج و تخت و کدخدایی شان در داخل از هم بپاشد.

وقتی با دقت نگاه کنیم درمیابیم عده ای که در داخل کشور از یک سو آمریکا را «کدخدا» میدانند و از سوی دیگر با اخلاق و مرام “مدیریتی و نجومی” و نه “خدمتگزاری” خود را بالاتر از مردم فرض میکنند، دقیقا همان نظام «کدخدا رعیتی» را در جامعه بین الملل و داخل پذیرفته اند و اگر صد در صد در غربگرایی خود موفق باشند و غربی ها نیز صد در صد به وعده هایشان عمل کنند، عاقبتمان چیزی شبیه همین کشور دوست نداشتنی همسایه خواهد شد! بطور مثال فرض کنید تفکری حاکم باشد که برجام ۱و۲و۳و…را تمام و کمال اجرا کند و هر چه غرب میخواهد عملی کند، باز هم فرض کنید تمام تعهدات غرب عملی و ایران دریای پول شد. اما عده ای که خود را کدخدای مردم میدانند ماهی ۵۷میلیون تومان حقوق نجومی داشته باشند و عده دیگری گورخواب باشند. فایده این نوع تفکر برای مردم چیست؟

این یکی از نکات ظریفی است که سعید جلیلی چندی قبل در دانشگاه شاهد مطرح کرده بود: «خروجی اسلام امریکایی، آل سعود است که مناسبات فعلی جهان مانند وجود کدخدا در جهان را پذیرفته و خود را رعیت آن میداند و همین مناسبات “کدخدا- رعیت” را داخل کشورش نیز بازتولید کرده است.»