false
تا بیست سال آینده ایران جزو پیرترین و تا سی سال آینده پیر ترین کشور دنیا خواهد بود. / والدین امروزی با وجود توانایی مالی و علمی به مراتب بالاتر از نسل قبلی اما به دلیل داشتن فرزندان اندک در بحث تربیت، دچار معضلات متعددی هستند. / نسلی که نه خواهر دارد نه برادر، نه عمو دارد نه عمه، نه خاله دارد نه دایی و باید نیازهای عاطفی خود را در نبود اطرافیان دلسوز، فقط سرکوب کند
یادداشت اختصاصی استاد مطرح حوزه خانواده و تربیت، آقای محسن ریاضی به بهانه روز جمعیت؛ سیاست های غلط چند دهه اخیر، در خصوص بحث کنترل جمعیت، کشور را دچار معضلات متعدد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و… نموده است به گونهای که تا بیست سال آینده ایران جزو پیرترین و تا سی سال آینده پیر ترین کشور دنیا خواهد بود.
بافت جوان هر جامعهای مهمترین مؤلفه برای پیشبرد اهداف آن جامعه است زیرا جوان، دارای ذهنی خلاق، پویا، تازه و آماده سرمایهگذاری است. توجه صرف به مسائل اقتصادی و غافل شدن از جنبه های دیگر کنترل رشد جمعیت، تبعاتی دارد که در زیر به بیان برخی آسیب ها و توضیحی مختصر در مورد مهمترین آسیب ناشی از این کنترل بی قاعده می پردازیم:
۱.فرسوده شدن موتور تصمیم گیری کشور به دلیل حمایت نشدن از افکار نو، جوان و به روز.
۲. ایجاد رخوت و سستی در دستگاههای اجرایی به دلیل بالا رفتن سن جامعه (چیزی که در حال حاضر، نه بدلیل فقدان جوان، بلکه بدلیل فقدان فکر جوان، دامنگیر سیستم اجرایی کشور شده است).
۳. مهمترین آسیب این تصمیم نامبارک، وارد شدن آسیب جدی به رکن رکین جامعه یعنی خانواده به عنوان پایه ی اول اجتماع است. به عنوان کسی که سالهاست با نسل نوجوان و جوان در تعامل بوده و هستم به جرأت اعلام میکنم که تربیت صحیح در نهاد خانواده از کانال تعدد فرزند می گذرد.
نگاهی دقیق به فضای چهار دهه قبل نشان میدهد که سطح سواد و دارایی والدین اگرچه دو مولفه مهم در تربیت بوده اما صرفاً تعیین کننده نبوده است.پدر و مادران نسل اول انقلاب به رغم داشتن قدرت مالی و علمی ضعیف یا متوسط و به یُمن داشتن فرزندان متعدد، مشکلات چندانی در حوزه تربیت فرزند نداشته اند.
والدین امروزی با وجود توانایی مالی و علمی به مراتب بالاتر از نسل قبلی اما به دلیل داشتن فرزندان اندک ( که معمولا از دو نفر تجاوز نکرده و غالباً هیچ تناسب سنی استانداردی با یکدیگر و با والدین خود ندارند) در بحث تربیت، دچار معضلات متعددی هستند.
کودکی که پاسخ تمام کمبودهای محبتی و عاطفی خود را از ناحیه والدینِ بی حوصله و خسته از کار روزانه و گاه شبانه ی خارج از خانه، با رایانه، تبلت، گوشی و …. میگیرد، در آینده جوانی گوشهگیر، ناشکوفا و دارای انواع و اقسام امراض روحی و روانی نظیر استرس، افسردگی و … است.
نگاهی به ورودی های مجتمع های روانپزشکی و مشاوره ای و مقایسه ی متناسب آن با نسل های قبلی، بر این مهم صحه میگذارد. کودک در فضای خانه نیاز به بازی و نشاط دارد و فشارهای روحی و روانی خود را در هم بازی و همراهی با سنین نزدیک به خود بدل به آرامش و نشاط می نماید اخم و تَخم و ناراحتی والدین را در همراهی خواهران و برادران صمیمی بدل به شادی و طراوت می کند. مضاف بر این، دارایی های عاطفی متعددی برای آینده، در اطراف خود می بیند، چیزی که نسل فعلی از آن بی بهره است. نسلی که نه خواهر دارد نه برادر، نه عمو دارد نه عمه، نه خاله دارد نه دایی و باید نیازهای عاطفی خود را در نبود اطرافیان دلسوز، فقط سرکوب کند، او فقط یاد گرفته نیازهای خود را که نه از ناحیه ی والدین قابل رفع است نه محیط خانه جوابگوی آن است با دریافت امکانات مادی کم یابی اثر، بی جواب ببیند.
اگر به چهاردهه قبل برگردیم عملکرد سیاست استعماری کاهش جمعیت و تبلیغ نامیمون «مامان، بابا یک بچه کافی است!!» را نسلی خواهیم دید که به رغم ناتوانی در مسائل مادی و علمی به ویژه در حوزه تربیت، فرزندانی با نشاط خودشکوفا، سالم و تندرست تحویل جامعه ی خود داده است. نسلی که سال های سخت اول انقلاب و بحران های سنگینی همچون، هشت سال جنگ تحمیلی با همه سختی ها و مصائب آن، تحریم و … را با عزم مردانه و همت والا و پولادین پشت سر نهاده است. اما حرکت، با این فرمان، بالندگی را از آینده ی کشور، خواهد گرفت. متاسفانه به اندازه ای که مسئولین اقتصادی در مقوله ی تربیت ورود کرد ه اند، شاهد ورود دستگاههای تصمیمگیری فرهنگی در این بحث نبود ه ایم و دریغ و افسوس که با نسلی مواجهیم که گرفتار مشکلات پیش گفته است.پدر و مادرانی که با هزینههای هنگفت و در دست داشتن عصای چه کنم، چه کنم، در به در به دنبال مشاور ، روانپزشک و ….می گردند تا مشکلات خود ساخته اما ناخواسته فرزندان دلبند خود را حل کنند، غافل از اینکه حل بخشی از این مشکلات در داشتن فرزندان متعددی بود که خلاء کمبود پدر و مادر (که این دومی هم بدلیل همان تفکر منحط اقتصادی از فرزندان دریغ داشته شد) یا یکی از آنها را تا حد زیادی پر می کرد.
حال که تصمیم گیران اجرایی به ویژه در حوزه اقتصاد به غلط بودن سیاست پیشین خود رسیده اند(اگر جزو آخرین کشورها نباشند) بر متولیان فرهنگی فرض است تا با برشمردن معایب طرح قبل و محاسن بالابردن نرخ رشد (به شکلی که در کل دنیا و بویژه کشورهای توسعه یافته ای نظیر آلمان، ژاپن،روسیه و … به آن رسیدهاند) آینده کشور قهقرایی پیش رو نجات دهند.
محسن ریاضی
لینک کوتاه: http://bidardez.ir/?p=3316
true
true
false
true
سلام،ای کاش زودتر واکسن بیاد که ما خونوادگی گرفتیم و اوضاع شدیدا خرابه.